انگشتر

انواع انگشتر و سنگ های قیمتی فیروزه حدید شرف الشمس عقیق یاقوت زبرجد و زمرد

انگشتر

انواع انگشتر و سنگ های قیمتی فیروزه حدید شرف الشمس عقیق یاقوت زبرجد و زمرد

خرید بهترین و زیباترین انگشترهای زنانه و مردانه با نقره اصل و سنگ های اصلی فیروزه نیشابوری عقیق یمنی حدید صینی شرف الشمس اصل با بهترین قیمت ها

۵ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

چقدر تاحالا فال حافظ اصلی با تفسیر براتون صحت داشته ؟

معاشران گره از زلف یار باز کنید       

شبی خوش است بدین قصه​اش دراز کنید

حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
         
و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید

رباب و چنگ به بانگ بلند می​گویند

که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید

به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد

گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است

چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

نخست موعظه پیر صحبت این حرف است

که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق

بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

وگر طلب کند انعامی از شما حافظ

حوالتش به لب یار دلنواز کنید


اما از فال حافظ اصلی با تفسیرش به تعبیرش می رسیم:

روزگار خوشی در پیش داری پس غم به دلت راه مده.دوستان خود را بشناس و قدر آنان را بدان و از همنشینی با آنان لذت ببر ،از افراد ناجنس و بدذات دوری کن که جز ناراحتی چیز دیگه ای برای تو نخواهد داشت. امیدواریم از این فال حافظ اصل لذت برده باشید.

  • علی احسانی
  • ۰
  • ۰

از گوته فال حافظ و حافظ چه ارتباطی می توان برداشت کرد؟

سرزمین پهناورمان ایران و حافظ در دیوان گوته

«گوته اشعار حافظ را به دیده ی شکلی مطلوب و آرمانی برای سرودن شعر در دوران سالخوردگی خویش می نگرد
»براساس شواهد و مدارک موجود، گوته شاعر بزرگ کلاسیک آلمان، به هر چه که رنگ و بوی فرهنگ و هنر یونان باستان را داشت عشق می ورزید و از اوان جوانی به تمام مظاهر تمدن عهد هخامنشی بسیار علاقه مند بود. امپراطوری عظیمی که از سال 557 تا 330 پیش از میلاد دوام داشت و بر پایه های آزادمنشی، بردباری و گذشت استوار بود ، به گفته هگل مجموعه باشکوهی را به نمایش گذاشت که برای نخستین بار در تاریخ بر مردمی فرمان می راند که آنان را ترغیب و تشویق می کرد تا ابعاد شخصیت خویش را تکامل و غنا بخشند و به ثبوت و عرصه ی ظهور برسانند.

گوته در سمت مسئول نظارت بر امور ساختمانی قصر کارل آگوست – والی منطقه وایمار– در سال 1800 م دستور داد برای تزیین تالار بزرگ این قصر نقش برجسته ای از خمیر کاغذ بسازند و در آنجا نصب کنند. این نقش بر جسته از تعدادی مجسمه با زیرنویس هایی که حاوی کلمات قصار بزرگان می باشد، تشکیل شده است که سبک و سیاق آنها معماری آتن دوران کلاسیک را در ذهن بیننده تداعی می کند. بخاری این تالار با شیرهای مفرغی، به تقلید از شیرهای مصر باستان، مزین شده است. بالای این مجسمه ها، زیر یک خورشید بالدار نوشته ای به خط میخی به چشم می خورد که – البته نه چندان دقیق – از روی کتیبه های موجود در تخت جمشید کپی برداری شده است. گوته از طریق « یوهان گوتفریدهردر» با این خط آشنایی پیدا کرده بود که نمونه ی آن در گزارش سفر کارستن نیبور منتشر شده به سال 1772 م آمده است.

آشنایی گوته با حافظ (فال حافظ اصل) در سال 1814م، یعنی در 63 سالگی او از طریق ترجمه ی خاور شناس اتریشی «فون هامرپور گشتال» صورت گرفت. مطالعه همین برگردان نه چندان دقیق و کامل از غزلیات حافظ آن چنان شور و شوقی در دل گوته سالخورده به وجود آورد که او را بر آن داشت تا اشعاری به شیوه این شاعر سترگ و ژرف اندیش بسراید؛ شاعری که گوته جوهر شعر شرقی را در وجود او می بیند.

اشعار موجود در حافظ
(فال حافظ اصل) نامه یعنی بخش دوم از دوازده بخش منظوم دیوان شرقی – غربی نشان دهنده آن است که گوته چه سان شیفته ی حافظ (فال حافظ اصل) بود و چه اندازه برای این شاعر بزرگ ارج و اعتبار قائل می شد. در شعری با عنوان « بیکرانه» از همین بخش چنین می خوانیم:

تو بزرگی؛ چه، تو را نقطه ی پایانی نیست / بی سرآغازی نیز، قرعه فال به نام تو زدند. / شعر تو دوارست، همچنان ستاره سیارست، / مطلع و مقطع آن یکسان ست / و آنچه در فاصله این دو همی هست عیان / عین آنست که در اول و در پایان ست.

تو همان چشمه ی شعری که روان ست از آن / نغمه شوق و سرور همچو موج از پس موج/ .../ غزلی دلکش از سینه تو می تراود بیرون/ و گلویت که عطشناک مدام جرعه ای می طلبد / و دلی داری نیک که پراکنده کند مهر و صفا.

گو جهان یکسره ویران گردد/ حافظا با تو و تنها با تو/ خواهم اکنون به رقابت خیزم/ شادی و رنج از آن ما باد/ این دو همزاد و شریک/ عشق ورزی و باده نوشی نیز/ فخر من باد و هستی من باد.

اینک ای شعر بپا کن شرری!/گشتِ ایام ندارد اثری/ هر زمان تازه تری...

گوته در آینه ی جمال حافظ
(فال حافظ اصل) تصویر خویش را به وضوح مشاهده می کند. در عالم خیال این احساس به گوته دست می دهد که زمانی در وجود حافظ (فال حافظ اصل) زندگی می کرده است. از این رو همانگونه که در بر گردان شعر بیکرانه دیدیم، حافظ را همزاد خویش می نامد.

ویژگی دوم از این هم فراتر می رود؛ گوته نه تنها در آینه ی جمال حافظ
(فال حافظ اصل) تصویر خویش را می بیند، بلکه در شعر و شاعری نیز او را مرشد و مراد می داند که مایل است با وی به رقابت برخیزد. به این ترتیب می توان حافظ را سرمشق گوته برای سرودن شعر در دوران سالخوردگی به حساب آورد.

گرچه گوته ی سالخورده در شعر حافظ فال (حافظ با تفسیر) به دیده یک سرمشق برانگیزنده و غنابخش می نگرد، لیکن در انتخاب سبک دیوان به گونه ای معکوس عمل می کند. چون آنچه گوته از ماهیت سبک شعر حافظ برداشت می کند، با ذهنیت هنری او – این پرورش یافته ی مغرب زمین و مکتب کلاسیک – در تضاد است، آن را نوعی بی سبکی می انگارد. گوته بر اساس این پندار در بخش یادداشتها و توضیحات می نویسد: این شیوه ای است که بی محابا والاترین و فرومایه ترین تصاویر را در هم می آمیزد و برای آنکه تأثیرات شگرفی بیافریند، ناهمگونها را در کنار یکدیگر می چیند، ما را در یک چشم به هم زدن از این جهان خاکی به آسمانها پرواز می دهد و از آنجا باز به این خاکدان برمی گرداند و بر عکس. بنابراین آنچه گوته به عنوان سرمشق برای سرودن اشعار دیوان انتخاب می کند، تصویر متضادی است از دنیای شعری خود او و درست همین امر تأثیری دگرگون کننده بر وی می گذارد و در واقع از این کلاسیسیست بزرگ یا رمانتیسیست بزرگ می سازد.

این خصوصیت سوم ما را به ویژگی دیگری راهبری می کند: گوته پس از آشنایی با این تصویر متضاد، به آنچه که از حافظ
(حافظ با تفسیر) آموخته است، قناعت نمی ورزد، بلکه احساس می کند که این چهره های سه گانه یعنی همزاد، مراد و رقیب او را به مبارزه می طلبند و این مبارزه جویی قدرت خلاقه او را بیدار می کند و وی را بر آن می دارد که بکوشد تا به دنیای خیال انگیز و شاعرانه حافظ (حافظ با تفسیر) گام نهد و در آن فضای ملکوتی نغمه های شوق و سرور بسراید. این تغییر فضا ذهنیت کلاسیک گوته را متزلزل نمی سازد، بلکه همراه با شعر حافظ باب سبک و سیاق دومی بر گوته گشوده می شود، سبک و سیاقی بی پیرایه در کنار سبک مبتنی بر قوانین زیباشناختی مکتب کلاسیک.

با اندکی تأمل در سبک دیوان در می یابیم که از پشت نقاب شرقی آن، سبک آزاد شعر گوته در دوران جوانی قابل تشخیص است، سبکی که گوته در سالخوردگی بار دیگر به سراغ آن می رود و با الهام گرفتن از حافظ 
(حافظ با تفسیر) آن را به اوج کمال می رساند. پس حافظ (حافظ با تفسیر) نه تنها همزاد، مراد و رقیب این شاعر بزرگ آلمانی است، بلکه شعر حافظ را نیز می توان پیش فرم اشعار گوته در دیوان شرقی – غربی به شمار آورد. گوته خود در این باب می سراید:

سخن را عروس نامیده اند

و اندیشه را داماد،

قدر این پیوند را آن کس می شناسد

که حافظ را بستاید.

این سروده ی گوته آشکارا به این بیت حافظ اشاره دارد:

کس چو حافظ نکشید از رخ اندیشه نقاب

تا سر زلف عروسان سخن شانه زدند

این سبک آزاد قبل از هر چیز در به کارگیری عناصر نثر در شعر خلاصه می شود؛ یعنی در آمیزش جاندار نظم و نثر که به واسطه شعر هم به زندگی نزدیک تر می شود و هم گستردگی درونی عظیمی پیدا می کند. این سبک ضمن آنکه خودآگاه، بی پروا، روزمره و هزل آمیز است، غنی، والا و لطیف نیز هست و نه تنها قادر است به کمال و تعالی دست یازد، بلکه حتی به سان لهیبی سر بر می کشد، لهیبی که در کوره ی آن زبان نثر به وسیله ای برای آفرینش والاترین شعرها تبدیل می شود.

در واقع می توان گفت که گوته به هنگام تصنیف دیوان در اندیشه دفاع از خویش در حوزه شعر غنایی بوده است. برای هر ایرانی غرور آفرین و مایه مباهات است که گوته از سوی یک شاعر پارسی گوی برانگیخته می شود تا دیگر بار به سراغ این فرم آلمانی مورد استفاده اش در آثار دوران جوانی برود.

گوته اشعار حافظ
(فال حافظ با تفسیر) را به دیده ی شکلی مطلوب و آرمانی برای سرودن شعر در دوران سالخوردگی خویش می نگرد، شعری که در آن حکمت و شباب به زیباترین وجهی با یکدیگر پیوند خورده اند. در مفهوم سالخوردگی تعمق، تفکر و تعقل نهفته است و در مفهوم شباب گرمی، حیات و شور عشق؛ «تسلیم» مصداق این یکی است و «چیرگی» مصادق دیگری، این دو در شعر خیال انگیز که همان شکل مطلوب و آرمانی شعر است، در هم آمیخته اند و این درست همان برداشت است که گوته از شعر همزاد ایرانی خود داشته است. عنصر اصلی اشعار دیوان شرقی – غربی را دیگر نه قالب و حدود و ثغور؛ بلکه آنچه سیال و بی مرز است تشکیل می دهد.

" هاینریش هاینه"  در سال 835 م، در جزء یکم اثر خود با عنوان " مکتب رمانتیک " درباره دیوان چنین اظهار نظر می کند: در این اثر، گوته سرمست کننده ترین شوق زندگی را به نظم کشیده است و این کار چنان ساده، موفق، لطیف و مدهوش کننده صورت گرفته است که انسان در شگفت می ماند که چگونه انجام چنین کاری در زبان آلمانی امکان پذیر شده است. معجزه این کتاب غیر قابل توصیف است. دیوان گوته درودی است که مغرب زمین به مشرق زمین می فرستد. این درود بدان معناست که غرب از معنویت گرایی یخ زده و بی رمق خسته و دلزده شده است و می خواهد در فضای سالم شرق به کالبد خویش جانی تازه ببخشد.

گوته پس از آن که در «فاوست» ناخشنودی خود را از معنویت انتزاعی و نیاز خویش را به لذتهای واقعی و حقیقی ابراز می دارد، خود را با تمام وجود در آغوش تجربیات حسی می اندازد و به این ترتیب دیوان شرقی– غربی را می آفریند. پس دیوان شرقی – غربی حاصل فرار یک رمانتی سیست از واقعیت حال به سرزمین رؤیایی گذشته نیست، بلکه حاصل فرار از فریب ظواهر بی ثبات به حقیقت جاودانه ی پدیده های اولیه ی حیات است، بدین معنی که آنچه را که باقی است در آنچه که فانی است مشاهده و تمام اشیای موجود در جهان را به عنوان تمثیلی از جاودانگی تفسیر کنیم. جوهر هنری سبک دیوان هم در همین نوع برداشت و عملکرد نهفته است. به گفته گوته: آنگاه که هنر در برابر شیئی بی تفاوت و خرد کاملا مطلق می شود، هنر والا شکل می گیرد.

به قولی دیگر، هنر سبک دیوان در این است که اشکال هزار چهره ی این جهان را به کمک قدرت تخیل بر می نمایاند و آنچه را که به ظاهر بی اهمیت به نظر می رسد، به طرز معجزه آسایی پر اهمیت جلوه می دهد. دیوان دارای سبک شاعرانه است که می توان آن را نوعی بافندگی ذهن به شمار آورد و از این رو شعری بسیط ارائه می دهد که هدف اصلی آن دستیابی به روابط معقولی است که به واسطه ی آنها صور این جهانی به طور سلسله وار به هم پیوند می خورند. اما چرا گوته بر آن شد تا به تقلید از حافظ بپردازد؟ پاسخ به این پرسش را از زبان نیچه می شنویم: نوابغ بر دو دسته اند، یکی آنکه اصولأ باور می کند و خواستش این است که بارور کند و دیگری آنکه علاقه ای وافر به بارور شدن و زادن دارد.

از گروه نخست ، پیش از هر کس نام هایی چون حافظ
(حافظ با تفسیر) و شکسپیر به ذهن متبادر می شوند، و از گروه دوم به حتم نام گوته در صدر قرار می گیرد. اشعاری که گوته به سبک و سیاق شعر یونان باستان سروده، بهترین گواه این مدعاست. در واقع حضور عنصر یونانی در روح و روان گوته موجب شیفتگی او نسبت به فرمهای یونانی بوده است. اما گوته به این خاطر از این قالبهای شعری کهن استفاده کرده؛ زیرا در این کار نوع احساس شوق وصال به وی دست می داده است. گوته در واقع نابغه ای است با ویژگیهای جنس مؤنث که در نتیجه بارور شدن های مکرر به وجودی غول آسا بدل شده، آن سان که گویی کل جهان هستی را یکجا فرو بلعیده است.

با آنکه گوته پروایی نداشت که بزرگان عرصه ادب، الهام بخش او باشند، اما هیچ گاه در طول زندگی مقلد محض نبوده است. آنچه به ظاهر تقلید می نماید، الگو برداری به معنای واقعی کلمه نیست بلکه گوته نکته ای غیر خودی را برمی گزیند و آنگاه در ذهن و زبان خود بدان شکل مأنوس و مورد نظر خویش را می دهد. گوته خود نحوه فعالیت هنری اش را در این سطور خلاصه می کند:

همیشه تنها آنچه را به رشته تحریر در آوردم، / که احساس می کردم و بدان باورمند بودم، / به این سان، ای عزیزان ! خود را پاره پاره می کردم/ و همواره باز به همان هیأتی در می آمدم که بودم

گوته در تاریخ 16 مه 1815 به ناشر خود « فریدریش کوتافون» کوتندورف می نویسد: هدف من از تصنیف دیوان شرقی – غربی این است که به شیوه ای شعف انگیز غرب را به شرق، گذشته را به حال و عنصر ایرانی را به عنصر آلمانی پیوند کنم و سنتها و طرز تفکر های دو طرف را در هم بیامیزم.

گوته در دفتر ششم دیوان با عنوان حکمت نامه در چهار پاره ای چنین می سراید: چه با شکوه این شرق / از پس دریای مدیترانه به این سوی راه گشود؛ / تنها آن کس می داند کالدرون چه سان نغمه سرایی کرده است/ که قدر حافظ
(حافظ با تفسیر) را بشناسد و به او عشق بورزد.

گوته برجسته ترین ویژگی شعر حافظ را نیز در ذهنیتی می بیند که بر آن است تا دور از ذهن ترین مفاهیم را به هم پیوند کند. در بخش یادداشتها و توضیحات می خوانیم: به ذهن یک شرقی در همه حال فکری می کند که برای او که عادت دارد به سادگی دور از ذهنترین مفاهیم را به هم پیوند زند، این امکان را فراهم می سازد تا با ایجاد پیچشی در یک حرف یا یک هجا باز اضداد را از هم جدا کند.

آنچه گوته همواره در سرمشق خود حافظ
(حافظ با تفسیر) مشاهده می کند و مورد ستایش قرار می دهد، همانا زنده دلی است. شکل متعالی زنده دلی، شوخ طبعی است یا همان چیزی است که ما در مورد حافظ به رندی تعبیر می کنیم.

ویژگی بارز دیوان نیز این است که گوته در این اشعار جاویدان، در قالب نوعی کمدی الهی، به والاترین شکل شوخ طبعی دست می یازد. این شوخ طبعی بازتاب احساس آزادی باطنی انسانی اندیشه گر است که توانایی آن را دارد که عشق به دنیا و چیرگی بر آن را به هم پیوند بزند. این شوخ طبعی بر اساس ماهیتش مفهومی دوگانه است، درست مانند وسیله ابراز آن یعنی خنده، با هر خنده در آن واحد هم به دنیا تبسم می کنیم و هم آن را به سخره می گیریم. علاقه به دنیا و توان دل برکندن از آن، دو احساس شادی بخش هستند که ابتدا با یکدیگر به رقابت بر می خیزند تا سرانجام صلح جویانه باز با هم یکی شوند. پس ماهیت شوخ طبعی در حقیقت این است که بر هر آنچه است و موجب دلبستگی بی قید و شرط انسان به این خاکدان می شود، خط بطلان بکشد یا به بیان رند شیراز سخن بگوییم:

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود   زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست

این گونه است که گوته در آینه جمال حافظ
(حافظ با تفسیر) تصویر خود را می بیند و رند شیراز را برادر دو قلوی خویش خطاب می کند و امید آن دارد که با وی در فال حافظ (حافظ با تفسیر) به رقابت بنشیند

  • علی احسانی
  • ۰
  • ۰

فال حافظ با تفسیر

مطمئننا در این امر شکی وجود ندارد که به علت هم نشینی با قرآن فال حافظ اصلی ( یا همان فال حافظ با تفسیر ) در زمان هایی درست در می آید و این امر به تجربه نیز به اثبات رسیده است . و صد البته باید این نکته را در نظر داشت که قرآن کریم کتاب فال و رمالی نیست بلکه برای هدایت مردمان فرستاده شده است . حال چه عیبی وجود دارد که کتاب دیوان و فال حافظ اصلی ، فال حافظ با تفسیر ، گاهی شود انگیزه ای برای هدایت و راه یافتن انسان به مراتب بالا و بالا تر
  • علی احسانی
  • ۰
  • ۰

آداب فال حافظ با تفسیر

همه ما برای یکبار هم که شده فال حافظ اصل گرفته ایم ولی آیا آداب گرفتن فال حافظ با تفسیر را هم رعایت نموده ایم :
در خواندن حافظ و هر شعر یا تن کلاسیک دیگری ، این نکته ساده و بدیهی است که نباید به بهانه نفهمیدن یکی دوتا لغت ، کار خواندن را نصفه بگذاریم و پا بشویم برویم دنبال کتاب لغت یا هر چیز دیگری  .

 قدم اول گرفتن فال حافظ با تفسیر – وسط خواندن شعر مکث نکنید

 قدم اول در خواندن حافظ و هر شعر یا تن کلاسیک دیگری، این نکته ساده و بدیهی است که نباید به بهانه نفهمیدن یکی دوتا لغت، کار خواندن را نصفه بگذاریم و پا بشویم برویم دنبال کتاب لغت یا هر چیز دیگری  . مگر شما وقتی یک فیلم زبان اصلی می بینید، مدام نمایش را متوقف می کنید تا معنی تک تک کلمات را از دیکشنری پیدا کنید ؟ معلوم است این کار را نمی کنید چون در جریان کل اثر قرار گرفتن، ندانستن معنی چند لغت را از بین می برد و شما با توجه به بقیه ماجرا، جاهای خالی را خود به خود حدس می زنید  . پس اولین نکته شد اینکه جریان خواندن راهی قطع نکنید  .

بنا بر افسانه ای ساکنان این جزیره مجبور به جمع آوری سنگ برای خزانه فرعون بودند. به همین علت ساکنان جزیره در طول شبانه روز مجبور به کار در معادن برای استخراج سنگ بودند و این خود دلیلی برای کشف سنگ زبرجد توسط آنان شد؛ زیرا این سنگ در طول شب درخشش بسیار زیبایی را ایجاد می کرد. به همین دلیل مصریان این سنگ را به عنوان گوهری از خورشید و همچنین زمرد شب نام گذاری کرده اند.
در گذشته و حتی اکنون استخراج این نگین یکی از منحصر به فرد ترین سنگ ها به شمار می رود؛ زیرا اکثر سنگ ها در پوسته زمین تشکیل می گردند. و این در حالی است که این سنگ در لایه های عمیق تری از پوسته زمین تشکیل می شود. این سنگ در واقع در گوشته زمین شکل می گیرد. عمق این سنگ ها در گوشته زمین گاها به بیست تا پنجاه مایل رسیده است. البته در بعضی از نواحی به دلیل فعالیت های صفحه تکتونیکی یا فعالیت آتشفشان ها، سنگ زبرجد به طور طبیعی به سطوح بالاتری از سطح زمین خواهد رسید.

نکات جالب و اعجاب انگیز

۱- تاریخچه ای طولانی دارد و چند هزار سال است که به عنوان جواهر استفاده می شود.
۲- جنگ های صلیبی این گوهر به اروپا وارد کرد و برای تزئین کلیساهای قرون وسطی از آنها استفاده می شد.
۳- در باورهای سنتی این سنگ تحفه مادر طبیعت برای جشن گرفتن آفرینش دنیای تازه می باشد.
۴- رهبران ملی که از زبرجد در لباس هایشان استفاده می کنند باور دارند که خواص زبرجد برایشان عدالت، دانایی و جاه و مقام به ارمغان می آورد. سنگ زبرجد در کنار سایر جواهرات معمولا در گردن بند کشیش های یهودی استفاده می گردید.
۵- جنگ جویان صلیبی این نگین را وارد اروپای مرکزی کردند و در بسیاری از کلیساهای قرون وسطی می توان آن را دید.

خواص زبرجد در احادیث

در باب خواص زبرجد از حضرت امام رضا (علیه السلام) نقل شده است که « انگشتر زبرجد در دست کردن، موجب آسانی است که در آن هیچ دشواری نباشد.»

 قدم دوم فال حافظ با تفسیر– ریتم را پیدا کنید

متن های کلاسیک ما، متاسفانه سجاوندی ندارند  . شما نمی توانی بفهمی «بخشش لازم نیست» و می برند اعدامش کنند یا اینکه بخشش اعلام شده و «لازمنیست اعدامش کنند»  . توی خواند شعر اما ما یک روش کمکی برای حل این مشکل داریم  . وزن شعر  .

  ریتم شعر به ما می فهماند که استرس جمله کجاست و کجا باید مکث گذاشت  . پس اول چند بیت را بخوانید تا وزن و موسیقی شعر را پیدا کنید، بعد برگردید و از اول، درست شعر را بخوانید  .

 قدم سوم فال حافظ با تفسیر– از خود کلمات لذت ببرید

درست است که ما را عادت داده اند مدام بعد از خواندن هر شعری، از خودمان بپرسیم «معنای بیت چیست ؟» اما باور بفرمایید که شعر هم مثل هر هنر دیگری، علاوه بر انتقال معنا و مفهوم، وظیفه اصلی اش لذت دادن به مخاطب است  .
 
وقتی می خوانید خواجه گفته «سلطان من خدا را زلفت شکست ما را / تا کی کند سیاهی چندین درازدستی» نیازی ندارد که سریعا بپرسید معنای عرفانی بیت چی می شود به جایش می توانید از تشبیه زلف به یک راهزن سیاهپوش که آمده و لشگر ما را به تنهایی شکست داده، لذت ببرید  . همچنین تشبیهی را هیچ کجای دیگری نمی توانید پیدا کنید  .

 قدم چهارم فال حافظ با تفسیر– نکته اش را پیدا کنید

همیشه توی هر شعر، داستان یا اثر هنری دیگری، یک نقطه مرکزی وجود دارد که بعدا همه اجزای دیگر دور آن چیده شده اند  . پیدا کردن این نقطه مرکزی، در واقع یک جور کلید میانبر برای ارتباط گرفتن با اثر است  . کاری که توی یک غزل هفت، هشت بیتی خیلی سخت نیست  . کافی است بعد از یک دور خواندن، برگردید و دوباره ماجرا را مرور کنید  .

 مثلا توی غزل معروف «الا یا ایهالساقی ادر کاسا و ناولها» که به طور سنتی کلید ورود به دنیا و دیوان حافظ در نظر گرفته می شود یک کم که دقت کنید می بینید نکته اصلی ماجرا در مصرع دوم است : «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها» کل غزل شرح مشکلات راه عشق است (بیت های بعدی را به یاد بیاورد :   .  .  . ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها   .  .  . مرا در منزل جانان چه جای امن چون هر دم   .  .  . سب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل   .  .  . همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر   .  .  .) می گویند کل دیوان خواجه هم شرح همین یک نکته است  .

 قدم پنجم فال حافظ با تفسیر– کتاب لغت را فراموش نکنید

وقت استفاده از کتاب لغت دقیقا همین جاست، وقتی که خودتان شعر را خوانده اید، نکته مرکزی را گرفته اید و تا حدودی معنای شعر را هم توی ذهنتان ساخته اید  . حالا کتاب لغت را برای آن چندتا لغتی که از معنایشان مطمئن نیستید می توانید استفاده کنید  .

 قدم ششم فال حافظ با تفسیر– شخصی کنید

یکی از راه های موثر برای ارتباط گرفتن بیشتر و بیشتر با شعر، امروزی کردن ماجرای شعر یا تعمیم دادنش به چیزهای آشنا و اینجور موارد است  . فرض بفرمایید وقتی به بیت «بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم / یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت»، خیلی راحت می توانید از توی اخبار روزمره یا داستان های فامیلی، مصداق «مخدوم بی عنایت» را پیدا کنید  . اینطوری دیگر هیچ وقت معنای این عبارت از یادتان نمی رود  .

قدم هفتم فال حافظ با تفسیر– به شعر فکر کنید

 خیلی از شعرها هستندکه یک معنا بیشتر ندارند  . مثل معمایی که وقتی رمزش را کشف کنید، دیگر اصلا جای سوالی برای شما ندارد  . شعر حافظ اما اینطوری نیست  . بیشتر ابیات و غزل هایش، چندتا معنا و چندتا لایه دارند  . یک معنا را که فهمیدی، تازه می توانی بروی سراغ کشف معنای دیگرش  .
 
 در شرح هایی که برای حافظ نوشته اند یکی برداشت مادی گرایانه از حافظ کرده، یکی برداشت عرفانی کرده، یکی عاشقانه گرفته ماجرا را و ظاهرا همه شان هم مثل آن مثل فیل در تاریکی، دارند بخشی از ماجرا را می گویند  . احتمالا شما هم می توانیدیک نکته جدیدیتوی همان بیت پیدا کنید  .
 پس وقتی خواندن شعر هم تمام شد، توی سرتان نگه داریدش و گاه گاهی برای خودتان تکرارش کنید و به ترکیب کلمات و معانی شان فکر کنید  . ببینیدبالاخره ماجرا چی است که حافظ می گوید : «پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد»  .

قدم هشتم فال حافظ با تفسیر – از شعر استفاده کنید 

یکی از راه های فکر کردنبه شعر و کشف لایه هایش، استفاده از آن است  . حالا چه توی حرف و در جمع دوستان باشد، چه برای آواز خواندن و اوقات تنهایی  . هر چی که نباشد، حافظ از حفظ بودن، خودشکلی کلاس دارد  . ندارد ؟

 قدم نهم فال حافظ با تفسیر – کتاب های کمکی هم هست

وقتی همه این کارها را کردید، کم کم با حافظ عیاق و صمیمی میشوید  . یحتمل مثل هر دوستی دیگری، به دنبال نزدیک شدن به دوستتان خواهید بود  . پس نیاز به متن ها و کتاب های کمکی دارید  . برای شروع کتاب تک جلدی «حاف» استاد خرمشاهی (انتشارات طرح نو) خیلی چیز خوبی است  .

 یک زندگینامه جمع و جور و بحث درباره افکار و اندیشه های خواجه و بعد هم معرفی کتاب های دیگر  . خودتان فهرست و معرفی را که ببینید، می توانید برحسب سلیقه تان، نقشه ادامه مسیر را طراحی کنید  .
 
قدم دهم فال حافظ با تفسیر- کدام تصحیح دیوان حافظ را بخریم ؟
 
حافظ از آن شاعرهایی است که از همان زمان خودش حسابی طرفدار داشته و شعرش را مثل دلار نرخ بانک مرکزی روی دست می بردند  . حالا این آقای حافظ یک آدم سختگیری هم بوده  . دیوان حافظ حدودا 470-460 غزل دارد که اگر این تعداد را به سال های شاعری حافظ یعنی 50-45 سال تقسیم کنیم، در می آید هر ماه یک غزل  . این یعنی که حافظ نگذاشته همه غزل هایش به دست ملت برسند و برای آنهایی هم که ما می خوانیم، یکی یک ماه وقت گذاشته  .
 
این اولین دلیل تفاوت حافظ های مختلف است  . در برخی نسخه های غزلی ثبت شده که بعد خود حافظ تغییرش داده  . (حتی بعضی از این تغییرات سیاسی بوده  . یک نمونه اش را در تاریخ ثبت کرده اند که حافظ اول در شعرش به «ترکان سمرقندی» تیکه انداخته بود، بعد که لشگر تیمور به شیراز نزدیک شد، شعر را عوض کرد  .) دوم اینکه از این دیوان پرطرفدار، کلی نسخه برداری می شده و مدام از روی آن رونویسی می کردند  .

 حالا فرض کنید یکی از این نسخه نویس ها ضمن کار خوابش می گرفته، بی سواد یا تندنویس یا کم حال و حوصله بوده،   .  .  . در نتیجه یک کلمه یا بیت را اشتباه نوشته (آن موقع هم که با word نمی نوشتند که کنترل Z داشته باشد) و بعدا همین شده سند و دیگران از روی آن نوشته اند  . یک گروه دیگر از کاتبان نسخه های خطی هم برعکس، زیادی باسواد و خوشحال بوده اند و از شدت خوشحالی، گاهی در عر حافظ دستکاری هم کرده اند (مثلا در غزل معروف «ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم» مصرع «آبرو می رود ای ابر خطاپوش ببار» را تمام نسخه های کهن «ابر خطاشوی» ضبط کرده اند که قاعدتا ابر با شستن همخوانی و نسبت دارد)  .
 
همه اینها باعث شده که کار تصحیح دیوان فال حافظ اصلی خیلی سخت باشد  . تتا حالا 30 و اندی تصحیح از حافظ منتشر شده  . معروفترین هایش کار استادان قزوینی و غنی (با هم)، دکتر ناتل خانلری، مرحوم انجوی شیرازی، هوشنگ ابتهاج (یا ه  .ا  . سایه شاعر) و بالاخره سلیم نیساری است  . هر کدام از این فال حافظ اصل ها یک ویژگی دارند  .

 مثلا سایه روش کارش این بوده که گفته من خودم شاعرم، نگاه می کنم ببینم توی اختلاف نسخه ها، شاعرانه ترینش کدام است  . سلیم نیساری اما گفته من فقط نسخه هایی که تا 100 سال بعد از فال حافظ اصل نوشته شده را قبول دارم  . اینکه محصول کدام یکی از این روش ها دقیق تر و بهتر و نزدیکتر به اصل شعر حافظ است را نمی شود با قاطعیت جواب داد اما یک کارهای دیگری می شود کرد :

فال حافظ اصلی :

 * کارهایی که نباید بکنیم؛ در موقع خرید دیوان فال حافظ اصلی، اول از همه روی کتاب را نگاه کنید، اگر نوشته بود «بر اساس تصحیح فلانی» اصلا سراغ آن چاپ نروید که این، فریبی بیش نیست  .
 
* کارهایی که باید بکنیم؛ اول از همه باید از اسم و رسم مصحح مطمئن شوید (مثلا یکی از همین اسم ها که بالا گفتیم)  . ناشر حسابی انتخاب کنید  . مقدمه دیوان را نگاه کنید و ببینید از روش کار و تصحیح سردرمی آورید ؟ یک نکته دیگر خط نسخه است  . اگر نمی توانید خوب نستعلیق بخوانید، حتما یک تصحیح با حروف نگاری ماشینی بگیرید تا غلط غولوط نخوانید  .

 * کارهایی که بهتر است انجام دهیم؛ معمولا در تصحیح های درست و حسابی و پدر و مادردارف در پایین صفحات کتاب، اختلاف های هر غزل در نسخه های مختلف را هم ذکر کرده اند  . ببینید می توانید از این پاورقی ها و روش کارشان سردربیاورید یا نه  . اگر بله که چه بهتر، شما به جای یک تصحیح چند نسخه مختلف از دیوان حافظ را توی دستتان دارید اما اگر دیدید سردرآوردن از این پاورقی ها که معمولا با علائم اختصاری نوشته می شوند، کار شما نیست، یک چاپ ساده و بدون پاورقی بگیرید  .

امیدواریم که اطلاعات خوبی درباره گرفتن فال حافظ اصلی کسب کرده باشید

  • علی احسانی
  • ۰
  • ۰


خواص سنگ یاقوت در احادیث معصومین (ع)

در باب خواص یاقوت و همراه داشتن این گوهر  در روایات اسلامی و کتب دینی مدارکی وجود دارد که به صورت  زیر بیان شده است:

۱- امام صادق (علیه السلام) در روایتی آورده اند: دست کردن انگشتر یاقوت مستحب و ثواب بسیار  زیادی دارد .
۲- پیامبر (صلی الله و علیه و آله) نیز بیان کرده اند : به دست کردن انگشتر یاقوت زرد، برطرف کننده فقر و تنگ دستی می باشد.

خواص یاقوت سفید:

1- هر انسانی که  این گوهر ارزشمند را به همراه خود داشته باشد از بیماری‌های معده در امان خواهد بود.
۲- در طب سنتی ایران از خواص درمانی  این گوهر سفید برای درمان بیماری‌هایی مانند غش، صرع، جنون و طاعون استفاده میشود. از خواص یاقوت سفید این است که دیواره رگ ها را استحکام می بخشد و مانع خونریزی بینی خواهد شد.
۳- به همراه داشتن این نگین موجب تنظیم سیستم گردش خون میشود، سموم و عفونت ها را از بدن دفع میکند و از این روش به تصفیه خون کمک میکند.
۴- از خواص یاقوت سفید این است که فشار خون خیلى پایین را افزایش می دهد و حالت ضعف، ناتوانى، بی‌حسی و رخوت را از بین می برد.سردردهای عصبی و میگرن را درمان می کند و از خواص درمانی دیگراین سنگ  می توان به درمان سرگیجه و کم خوابی اشاره نمود .۵- در علم سنگ درمانی در اسلام، برای درمان و تسکین بیماری های موضعی، سنگ یاقوت ارغوانی را به طور مستقیم به مدت سی  دقیقه بر روی محل درد یا اطراف آن قرار میدهند تا دردرا از بین ببرد.
۶- همچنین از خواص یاقوت سفید در درمان ناتوانی های جنسی و درمان ناباروری و دردهای قاعدگی نیز استفاده می شود و علاوه برآن به آسان شدن زایمان زنان نیز کمک می نماید.
۷- یکی دیگر از  خواص درمانی گوهر سفید کمک به سیستم عصبی بدن می باشد. این سنگ در تنظیم کارکرد غده تیروئید موثر می باشد و درمانی مفید برای کاهش اشتها و مشکلات عصبی قلبمی باشد.
۸- بهبود بیماری های چشم و تقویت دید از خواص درمانی این گوهر می باشد. به این منظور استفاده از سرمه این سنگ توصیه شده است. این نگین  در صورتی که اطراف دهان قرار بگیرد، باعث رفع بوی بد دهان میشود.
۹- آخرین مورد از خواص یاقوت اینکه در طب سنتی توصیه شده است که همراه داشتن این انگشتر در دست راست زنان، باعث از بین رفتن بیماری‌های زنانه می شود.


درباره فال حافظ اصلی چقدر میدانید ؟

جایگاه فال حافظ با تفسیر در میان پارسی زبانان چیست؟

فال حافظ با تفسیر

فال حافظ
 فال گرفتن که به معنی پیش‌بینی کردن و پیش‌گویی درباره واقعه و عملی است که در آینده اتفاق خواهد افتاد، از فرهنگ و دانش عامیانه مردم برخاسته است. و از آن‌جا که بخشی از میراث معنوی شامل سنت‌های شفاهی و دانش و تجارب اجتماعی مردم می‌شود، فال‌گیری و به ویژه "فال حافظ اصلی" قابلیت ثبت در فهرست میراث معنوی را داراست.

شاید که در برخورد اول با موضوع، "فال‌ حافظ" را برای ثبت در فهرست میراث معنوی چندان قابل توجه نیابیم، اما با آشنایی بیشتر، نظرمان تغییر خواهد کرد.

برای این منظور می‌بایستی با جنبه‌های مختلف فال‌گیری و اعتقاد مردم به فال حافظ با تفسیر آشنا شویم:

1- فال‌گرفتن در فرهنگ ما پیشینه‌ی طولانی دارد. در واقع تفال و مشورت با کتاب‌های مورد احترام و علاقه مردم، همچون کتاب‌های دینی، دیوان شاعران و به ویژه عارفان در میان ایرانیان باوری دیرینه است. به طور مثال در کتاب‌های تاریخی فراوانی آمده است که سلطان یا فرمانده سپاه که فردای جنگ برایش نامعلوم است، با یک فال تصمیمش را عوض کرده و یا ‌این که مصمم‌تر از پیش شده است. همچنین شاهد هستیم که فال‌بینی در میان عوام مردم تا امروز هم جایگاه خود را حفظ کرده است.

2- علاقه مردم به تفال به منظور اطلاع یافتن از وضعیتی است که برایشان قابل پیش‌بینی نیست و گاهی نیز به منظور صلاح‌اندیشی و مشورت انجام می‌گیرد.

فال حافظ اصلی با تفسیر:

اگرچه احترام و اعتقاد ویژه‌ای که به حافظ در میان ایرانیان وجود دارد، لازم به یادآوری نیست، اما برای موضوع "فال حافظ اصل" می‌بایستی که به آن‌ها اشاره کوتاهی داشته باشیم.
فال حافظ با معنی و تفسیر

درباره مشورت پادشاهان و بزرگان از دیوان حافظ و یافتن جواب "وصف‌الحال"، روایت‌ها و سندهای تاریخی فراوانی در دست است. از دوره صفویه به بعد، شاهدهای فراوانی درباره کرامت‌ها و لطیفه‌های شگفت‌آمیز فال حافظ اصلی سراغ داریم که در تذکره‌ها، یا به صورت مجموعه‌های مستقل در ایران و هندوستان نشر یافته است. لقب "لسا‌ن‌الغیب" و "ترجمان الاسرار"، که تذکره نویسان و عارفان همواره حافظ را به این صفت نامیده‌اند، به این خاطر است که در باور عامه مردم، حافظ از نیت همگان خبر داشته است.

دیوان حافظ یکی از کتاب‌هایی است که در خانه هر ایرانی وجو دارد و در کنار قرآن قرار داده می‌شود. جالب این‌که در میان برخی از هم‌وطنان، دیوان حافظ را در سفره هفت سین می‌گذارند و پس از تحویل سال برای تمام افراد خانواده فال می‌گیرند.
    
فال حافظ با تفسیر به عنوان میراث معنوی:

اینکه چه موقع فال بگیریم و چه کسی فال بگیرد و شیوه فال گرفتن چگونه باشد و نتیجه فال چگونه تفسیر شود، از مراحل فال‌ حافظ به شمار می‌آیند که خود از عمق این باور حکایت می‌کند و آن را شایسته ثبت در فهرست میراث معنوی می‌کند.

فال حافظ اصل


1- چه موقع فال می‌گیریم:

فال حافظ در زمان‌ یکی از جشن‌های شادی و مناسبت‌های مختلف همچون چهارشنبه سوری، شب چله، روز سیزده به در، شب تیرماه سیزده، آخرین چهار شنبه ماه صفر، شب سیزدهم ماه صفر  و ... انجام می‌شود. حتی هنگامی که کسی بخواهد سفر کند یا در مورد موضوعی تصمیم بگیرد از دیوان حافظ کمک می‌گیرد.

2- چه کسی فال می‌گیرد:

بنابر آداب و رسوم، "فال‌خوانی" کار همگان نیست. فال‌خوان باید حداقل یک و یا چند ویژگی را داشته باشد: 1- کسی باشد که صدای خوب و دلنشینی دارد و خوب شعر می‌خواند. 2- شخص باسوادی باشد. 3- ریش سفید یا شخص مهم مجلس باشد. 4- میزبان باشد.

3- چگونه فال حافظ با معنی می‌گیریم:

فال‌خوانی و تفال به دیوان حافظ یکی از مراسم جمعی و گروهی محسوب می‌شود. در زمان‌هایی که برای فال خوانی بر شمردیم، این تنها صاحب فال نیست که با علاقمندی به "فال‌خوان" گوش می‌سپارد، بلکه بقیه حاضران نیز با کنجکاوی سعی می‌کنند حدس بزنند که نیت صاحب فال چه بوده است و نظر خود را نیز ابراز می‌کنند.

شیوه‌های متفاوتی برای انتخاب "قرعه فال" وجود دارد که در شهرهای مختلف فرق می‌کند. انتخاب غزل فال هم دارای آداب و شرایط ویژه‌ای است. مثلا با کتابی که صفحه‌های آن پاره یا ناقص است فال نمی‌گیرند، یا بیش از سه فال برای یک نفر بی‌احترامی به حافظ محسوب می‌شود.

در زمان فال‌خوانی، فال‌خوان وضو می‌گیرد و سپس دیوان حافظ را مانند کتابی مقدس در دست نگه می‌دارد، رو به قبله می‌نشیند، نام خدا را بر زبان می‌راند، احیانا سه صلوات می‌فرستد و پس از این‌که صاحب فال نیت کرد، وی با سر انگشت و معمولا با چشم بسته، صفحه‌ای را نشان کرده و کتاب را می‌گشاید.

غزل فال، اولین غزل در صفحه راست است. اگر شروع غزل در صفحه قبل باشد، ورق زده و از مطلع غزل می‌خواند. غزلی را که بعد از آن می‌آید را "شاهد فال" می‌نامند.

4-حافظ را قسم می‌دهیم:

باور عامیانه بر این است که در تفال از دیوان حافظ باید او را قسم داد. معمولا حافظ را به "شاخ نبات" که او را معشوقه حافظ می‌پندارند، قسم می‌دهند. اما حافظ را به آب پاک و هفت شیشه گلاب و آب رکن آباد و شاه چراغ و شیر مادر و روز روشن و محمد و آل محمد و مولا علی و چهارده معصوم و دوازده امام و حضرت عباس و ... هم قسم می‌دهند.

نتیجه مطلب درمورد فال حافظ با معنی

گستردگی این مراسم در همه جای ایران، ماندگاری این رسم، آداب آمیخته به تقدسی که در این رسم دیده می‌شود، ادبیاتی که در رابطه با آن به وجود آمده و ... همه و همه ما را در این اندیشه فرو می‌برند که یکی از آیین‌های ایرانی را با ثبت در فهرست میراث معنوی حفظ نماییم.

امیدواریم از این مطلب درباره فال حافظ اصلی استفاده کافی را برده باشید

  • علی احسانی